داستان موش و ماراز کتاب مرزبان نامه-پارابل و فابل
شمیم ادب
علمی،آموزشی،فرهنگی،اجتماعی

 

         در باب چهارم در داستان موش و مار می خوانیم که ماری بزرگ و

مهیب لانه ی موشی را ـ در غیاب او ـ تصاحب کرد. موش توان مقابله با او را

ندارد و مادر نیز او را از رویارویی با مار برحذر می دارد موش تدبیری اندیشید.

باغبان خفته در آن نزدیکی را به سراغ مار فرستاد و مار با چوبدست باغبان

به هلاکت رسید. در این حکایت ، موش نمادی از آزادیخواهی است که در پی

 حفظ مالکیت خصوصی خویش است و برای رسیدن به این هدف مقدس،

 هراسی از رویارویی با دشمن(مار) ندارد و با طرح نقشه ای بر او غلبه می کند.

            شیرین کاری موش را در به دام انداختن مار از زبان وراوینی

میخوانیم:  « موش بر سینه ی باغبان جست ، از خواب درآمد موش پنهان

 شد. دیگرباره در خواب رفت. موش همان عمل کرد... آتش غضب در دل

 باغبان افتاد ..... گرزی گران وسرگرای زیر پهلو نهاد ... موش به قاعده ی

گذشته بر شکم باغبان وثبه بکرد... باغبان از جای بجست... در دنبال می

دوید تا به نزدیک مار رسید... موش ... همانجا به سوراخ فرو رفت . باغبان بر

 مار خفته ظفر یافت ، سرش بکوفت» .

         او در این مبارزه برای رهایی از چنگ دشمن، از دشمنی قویتر کمک

 می گیرد و چه گواراست پیروزی و فتحی که از درگیری دشمنان سرسخت

حاصل می شود. این ویژگی همه ی آزادیخواهان است که هوشیار و زیرک

 اند و از نقاط ضعف قدرتمندان به شکل مطلوب برای رسیدن به آزادی و دفع

ظلم بهره می برند.


حیوانات به سبب كاربرد تخیلی و تمثیلی كه دارند همواره در

 ادبیات فارسی نقش زیادی داشته‌اند. یكی از قدیمی‌ترین و

 كهن‌ترین روش‌های ادبیات فارسی استفاده تمثیلی از حیوانات

است. در واقع شاعران و ادیبان حیوانات را نماد و نشانه یك

 شخصیت می‌دانستند و آن را تعریف می‌كردند. داستانهای

تمثیلی را بر اساس شخصیتهای داستان به دو قسمت پارابل و

 فابل تقسیم کرده اند. پارابل ،داستانهایی است که قهرمانان

 آنها شخصیتهای انسانی هستند. این داستانها، هدفی اخلاقی

 و دینی دارند و می کوشند تا خواننده و شنونده را متنبه سازند.

 فابل داستانهایی است که غالب شخصیتهای آنها حیوانات اند. و

 در آنها دو هدف موردنظر است : یکی ، تعلیم اخلاقی و یا

 عرفانی ؛ دوم ، نقد سیاسی و اجتماعی ؛ مثل داستانهای کلیله

 ودمنه و مرزبان نامه . در دوراني كه فشار پادشاهان امكان

مستقيم نويسي از ظلم و جور را به نويسندگان نمي داد، این

 شیوه داستان پردازی معهود در ایران و هند بود. یعنی بیان پند و

 انتقاد از زبان جانوران و حیوانات و گیاهان، تا شنوندگان از

نصیحت های تلخ وگزنده ناراحت نشوند و پادشاهان خودکامه به

 خاطر این خرده گیری آشکار، اهل قلم را آزار و شکنجه ننمایند.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




تاریخ: شنبه 5 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط حميدرضارضايي
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی